مجنون شدم که راهی صحــرا کنی مرا
گاهی غبــار جاده ی لیلا ، کنی مرا
.
کوچکـــــ همیشه دور ز لطف بزرگـــ نیست
قطره شدم که راهی دریـــا کنی مرا
.
پیش طبیبـــــ آمدهام، درد میکشم
شاید قرار نیستـــــــ مداوا کنی مرا
.
من آمدم که این گره ها وا شود همیـن!
اصلا بنا نبود ز سرتـــــــ وا کنی مرا
.
حالا که فکـــــر آخرتم را نمیکنم
حق میدهم که بنده دنیـــا کنی مرا
من، سالهاستـــــــ میوه ی خوبی نداده ام
وقتش نیامده که شکوفـــــــا کنی مرا
.
آقا برای تـــو نه ! برای خودم بد است
هـر هفته در گنـاه، تماشـا کنی مرا
.
من گم شدم ؛ تــــــو آینهای گم نمیشوی
وقتش شده بیائی و پیــدا کنی مرا
.
این بار با نگاه کریمانهاتـــــــ ببین
شاید غلام خانه زهـــــرا کنی مرا
.
نظرات شما عزیزان:
وبه بسیار خوب داری
میسی
برچسبها: